میخواهم نماز بخوانم
وقتی که او دست هایش را تا کنار گوش هایش بالا برد و بلند " الله اکبر" گفت، ما نمازمان را شروع می کنیم. طراح و نویسنده : سپیده خلیلی
وقتی که او دست هایش را تا کنار گوش هایش بالا برد و بلند " الله اکبر" گفت، ما نمازمان را شروع می کنیم. طراح و نویسنده : سپیده خلیلی
دراین بیت او همه را مخاطب قرارمی دهد ؛ وهمه را دعوت می کند که با اوهمراهی کنند و درجاده خوشگذرانی آنچه که از دستشان بر می آید بهم هدیه کنند.و دربیت دوم به سراغ نا آدمیان می رود ؛ گویی می خواهد اشاره کند که در بیت اول نیز منظورم آدمیان ( صرفا ) نبوده است و حالا به تاکید
زنده باشید. 👆⚐. محمد مقدسی نوشته: حدود ۵۵ سال قبل که نسخه آنزمان از رباعیات خیام را داشتم، بنظرم این رباعی بصورت زیر نوشته شده بود. بنظرم آهنگ ابیات رساتر می باشد. شیخی به زنی فاحشه گفتا پستی. هرشب به کنار ناکسی بنشستی. گفت شیخا هرآنچه می فرمائی هستم. اما تو چنانکه می نمائی هستی.
این استنباط از اینجا ناشی می شود که شاعر در مطلع غزل پس از اظهار اشتیاق و ذکر چشم انتظاری بلافاصله مطلبی را عنوان می کند که می تواند پاسخی به دستور توصیه صبر و شکیبایی از طرف شاه شجاع بوده باشد.
"شکر وحید" دیشب سریال رخنه که شبکه دو نشون میده رو نیگا می کردم، به نظر غیر کارشناسی من بی سواد تو زمینه ی نقد و بررسی فیلم، تا جایی که یادم میاد بین فیلمایی که دیدم اولین فیلمیه که یکی از نقشای شخصیت مذهبیش تونسته شخصیت ...
1 کلمه « بهار » را در بیت نخست توضیح دهید . بهار در این بیت با توجه به فعل ریخت فقط معنی شکوفه می دهد و ارتباطی به فصل بهار ندارد. 2 دو تشبیه در این غزل پیدا کنید و ارکان آن را بنویسید. لاله زار عمر ( عمر مشبه – لاله زار مشبه به ) گل روی ( روی مشبه – گل مشبه به) 3 .
مولوی » دیوان شمس » غزلیات. اگر خواهی مرا می در هوا کن. وگر سیری ز من رفتم رها کن. نیم قانع به یک جام و به صد جام. دوساله پیش تو دارم قضا کن. بده می گر ننوشم بر سرم ریز. وگر نیکو نگفتم ماجرا کن. من از قندم مرا گویی ترش شو. تو ماشی را بگیر و لوبیا کن.
بسیاری از کارخانه ها این فلز ات را ذوب می کنند و نا خالصی های آن را جدا کرده و در قالب های مختلف ریخته گری می کنند . کاهش سنگ آهن در کوره بلند تهیه آهن از سنگ معدن آن شامل واکنش های اکسایش
برای یاد گیری زبان سی حتماً باید روش برنامه نویسی و الگوریتم نویسی را در حد ابتدایی بلد باشید . مثلاً با یک زبان ساده دیگر برنامه نویسی کرده باشید. منظورم اینه که باید دید برنامه نویسی داشته باشید. بعد هم باید یا با استاد و یا با کتابی که بسیار ابتدایی و کامل توضیح داده شروع ...
و اما گمان می کنم که هیچ کس همچو حضرت لسان الغیب، نتواند منظور خویش را از پیر مغان بر ما بیان نماید. آنجا که حضرتش فرموده: " مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ چرا که وعده تو کردی و او بجای آورد .."
مولوی » دیوان شمس » غزلیات. بیخود شدهام لیکن بیخودتر از این خواهم. با چشم تو می گویم من مست چنین خواهم. من تاج نمیخواهم من تخت نمیخواهم. در خدمتت افتاده بر روی زمین خواهم. آن یار نکوی من بگرفت گلوی من. گفتا که چه می خواهی گفتم که همین خواهم. با باد صبا خواهم .